یک موضوع اصل

ساخت وبلاگ

یکی از نتایج برنامه درسی FA2 "توضیح اصول و مفاهیم حسابداری به طور کلی پذیرفته شده" است. به نظر می رسد این نتیجه برای برخی از نامزدها مشکل ایجاد می کند. این مشکلات ممکن است بوجود بیاید زیرا نتیجه از نظر نظری تر از اکثریت برنامه درسی است و همچنین تمایل دارد در سؤالات سبک روایی مورد بررسی قرار گیرد.

اصول و خصوصیات

توجه به این نکته حائز اهمیت است که "اصول حسابداری" از "خصوصیات حسابداری کیفی" متمایز است و این تمایز بین اصول و ویژگی ها به وضوح در راهنمای مطالعه مفصل ("راهنمای مطالعه") بیان شده است.

برای نامزدها مهم است که اطمینان حاصل کنند که توجه به هر یک از موارد جداگانه ذکر شده در راهنمای مطالعه انجام می شود. آنچه نامزدها باید در مورد هر یک از این موارد بدانند:

  1. چگونه تعریف شده است ، و
  2. چگونه باید اعمال شود

این مقاله فقط به "اصول حسابداری" مربوط می شود و بنابراین ، ما اصول زیر را از راهنمای مطالعه در نظر خواهیم گرفت:

  • نگرانی
  • تعهدی
  • ثبات
  • ورودی مضاعف
  • نهاد کسب و کار
  • مادی بودن
  • هزینه های تاریخی
  • محتاط بودن

هر یک از این اصول در زیر در نظر گرفته شده است. در هر حالت ، در صورتی که یک تعریف رسمی توسط چارچوب مفهومی برای گزارشگری مالی (چارچوب مفهومی) ارائه شود ، این تعریف ارائه می شود ، و به دنبال آن توضیح می دهد که نکات کلیدی آن تعریف را که نامزدها باید درک کنند.

نگرانی

تعریف: ‘صورتهای مالی به طور معمول با این فرض تهیه می شوند که نهاد گزارشگر یک نگرانی در حال انجام است و برای آینده قابل پیش بینی به بهره برداری می رسد. از این رو فرض بر این است که نهاد نه قصد و نه نیاز به ورود به انحلال یا متوقف کردن تجارت را ندارد. اگر چنین نیت یا نیازیی وجود داشته باشد ، ممکن است صورتهای مالی به صورت متفاوتی تهیه شود. در این صورت ، صورتهای مالی اساس مورد استفاده را توصیف می کنند.

نکته اصلی در مورد اصل نگرانی در حال حرکت این است که فرض بر این است که این نهاد برای آینده قابل پیش بینی فعالیت خود را ادامه خواهد داد. برای FA2 ، نامزدها نیازی به در نظر گرفتن دوره زمانی ندارند که ممکن است به عنوان "آینده قابل پیش بینی" در نظر گرفته شود. این یک مسئله پیشرفته است که در امتحانات بعدی در نظر گرفته خواهد شد. همین موارد را می توان در مورد موضوعاتی مانند:

  • شرایطی که ممکن است فرض نگرانی در آن اعمال نشود.
  • چه مبنای متفاوتی می تواند استفاده شود ، و
  • چه کسی تصمیم می گیرد که آیا فرض نگرانی باید اعمال شود.

در حالی که ممکن است آگاهی از آنچه ممکن است از "مبنای متفاوت" استفاده شود ، انتظار می رود (برای مثال ، مبنای شکسته) ، از نامزدها انتظار نمی رود که این مبنای را برای محاسبه مقادیر در آزمون FA2 اعمال کنند.

تعهدی

این چارچوب در واقع به "حسابداری تعهدی" بر خلاف "تعهدی" اشاره دارد (اصطلاحی که بیشتر در زبان روزمره و در راهنمای مطالعه استفاده می شود).

تعریف: ‘حسابداری تعهدی اثرات معاملات و سایر رویدادها و شرایط را بر منابع اقتصادی و ادعاهای یک شخص گزارشگر در دوره هایی که در آن این اثرات اتفاق می افتد ، نشان می دهد ، حتی اگر دریافت و پرداخت های نقدی حاصل در یک دوره متفاوت اتفاق بیفتد."

این شاید یک تعریف نظری تر از آنچه برای نگرانی در نظر گرفته شده است. با این حال ، می توان آن را با استفاده از بیان این جمله به یک قالب ساده تر درک کرد.

در اصل ، آنچه حسابداری تعهدی به معنای این است که تاریخی که پول نقد پرداخت می شود یا دریافت می شود ، لزوماً برابر با تاریخ انجام معامله واقعی نیست. در معاملات بین مشاغل ، معمول است که پرداخت در همان تاریخی که یک سفارش انجام می شود یا کالاهای منتقل شده انجام نمی شود.

اگرچه این تعریف ممکن است در ابتدا خواندن کمی پیچیده به نظر برسد ، اما این در واقع یک ایده ساده است. اگر آندره موافقت کند که در تاریخ 25 ژانویه کالای خود را از برایان بخرد و برایان موافقت می کند که آندره می تواند تا 25 مارس صبر کند تا در واقع کالا را بپردازد ، حسابداری تعهدی مستلزم آن است که معامله هنگام فروش/خرید به جای اینکه در صورت تغییر پول نقد انجام شود ، ثبت شود. بنابراین ، معامله اولیه فروش و خرید در 25 ژانویه ثبت می شود.

حسابداری تعهدی به این معنی است که سوابق حسابداری شامل تعادل برای مطالبات مطالبات (مبالغی است که نهاد انتظار دارد در آینده در نتیجه معاملات گذشته دریافت کند) و قابل پرداخت (مبلغی که نهاد انتظار دارد در آینده در نتیجه معاملات گذشته پرداخت کند). هنگام تهیه حساب های نهایی (یا استفاده از یک اصطلاح جایگزین ، صورتهای مالی) لازم است هرگونه هزینه ای را که پرداخت شده است ، اما هنوز مصرف نشده است (پیش پرداخت) و همچنین هزینه هایی که مصرف شده است ، اما هنوز پرداخت نشده است. برای (هزینه های جمع شده).

در این مرحله لازم به یادآوری است که ، در حالی که تعدادی از جنبه های نظری برنامه درسی به همان روشی که در بالا ذکر شد ، مرتبط هستند ، نامزدها باید اطمینان حاصل کنند که اول از همه نکات کلیدی هر اصل یا مفهوم را در انزوا درک می کنندبشرهنگامی که درک خوبی در سطح فردی ایجاد شد ، ایجاد پیوندهای بین مفاهیم و اصول مختلف آسان تر خواهد بود.

ثبات

تعریف: ‘استفاده از همان روش ها برای همان موارد ، یا از دوره به دوره دیگر در یک نهاد گزارشگر یا در یک دوره واحد در سراسر اشخاص."

در اصل ، قوام یک اصل ساده است. این هدف برای ارتقاء گزارش های مالی با آسانتر کردن مقایسه کاربران است. به این معنا ، به دستیابی به مقایسه بودن که یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات مالی مفید است ، کمک می کند.

با نیاز به موارد مشابه برای درمان به همان روش ("استفاده از همان روشها" همانطور که در چارچوب مفهومی گفته شد) ، این امر باعث می شود تا مقایسه ها معنی دار تر شوند.

دو نکته کلیدی که باید به آن توجه داشته باشید این است که قوام باید از دو طریق اعمال شود:

  1. "از دوره به دوره" - یعنی توسط یک موجود واحد ؛وت
  2. "در سراسر موجودات" - یعنی بین نهادها در همان دوره.

از نظر عملی ، این بدان معنی است که قوام به دستیابی به مقایسه کمک می کند. به عنوان مثال ، این امکان وجود دارد که کاربران بتوانند با مقایسه آن با نتایج سال گذشته ، چگونه یک تجارت در سال انجام داده اند. این تنها در صورتی امکان پذیر است که ارقام و اطلاعات با استفاده از روشهای سازگار در هر سال تهیه شوند. قوام در موجودات همچنین به این معنی است که می توان عملکرد یک تجارت را با یک رقیب مقایسه کرد و بنابراین تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه ای اتخاذ کرد.

این بدان معنا نیست که همه چیز در حساب ها باید توسط هر نهاد یکسان رفتار شود.

ورودی مضاعف

بسیار محتمل است که این یکی از مهمترین موانعی است که هر نامزد باید بر آن غلبه کند. ورود مضاعف اغلب آسانتر از توضیح است. به همین دلیل ، داوطلبان عاقلانه می توانند قبل از شرکت در امتحان ، هرچه بیشتر سؤالات تمرین را تکمیل کنند. همچنین به همین دلیل است که موضوع فقط در یک مقاله نسبتاً کوتاه مانند این موضوع به طور خلاصه قابل لمس است.

هیچ تعریفی از ورود مضاعف در چارچوب مفهومی وجود ندارد - اگرچه احتمالاً عادلانه است که بگوییم این اساسی ترین اصل اساسی در حسابداری است. در صورت عدم وجود یک تعریف رسمی ، احتمالاً بهتر است با توجه به اینکه ورود مضاعف ناشی از این واقعیت است که هر معامله جنبه دوگانه دارد (که گاهی اوقات به عنوان "دوگانگی" گفته می شود) شروع شود. جنبه دوگانه به این معنی است که هر یک از طرفین در یک معامله از دو طریق تحت تأثیر معامله قرار می گیرند و هر معامله باعث ورود بدهی (DR) و ورودی اعتبار (CR) می شود.

با توجه به اینکه ارزش ورودی های بدهی برابر با ارزش ورودی های اعتباری برای هر معامله معین است ، از این رو نتیجه می گیرد که وقتی تعدادی از معاملات ثبت شده است ، ارزش کل ورودی های بدهی همچنان همانند کل خواهد بودارزش ورودی های اعتباری. این اساس معادله حسابداری است.

همه اینها به بهترین وجه ممکن است با در نظر گرفتن معامله ای که در بحث در مورد تعهدی ها گنجانده شده است ، توضیح داده شود. این همان بود که آندره موافقت می کند که در 25 ژانویه کالا از برایان بخرد و برایان موافقت می کند که آندره می تواند تا 25 مارس صبر کند تا کالا را بپردازد.

این مثال ساده اجازه می دهد تا یک نکته اصلی در مورد ورود مضاعف ایجاد شود. واضح است که دو طرف در معامله شرکت دارند. در حالی که هر دو طرف معامله را ضبط می کنند ، این همان چیزی نیست که با ورود مضاعف منظور شده است. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که هنگام تهیه ورودی های حسابداری ، ما فقط با یک نهاد واحد - چه آندره یا برایان - سر و کار داریم. ورود مضاعف مربوط به این واقعیت نیست که دو طرف در یک معامله شرکت می کنند.

از دیدگاه آندره جنبه دوگانه:

  • او کالا به دست آورده است ، و
  • او همچنین مسئولیت پرداخت کالا را در تاریخ بعدی متحمل شده است.

در یک وضعیت واقعی زندگی (و در یک سؤال امتحان) مشخص خواهد شد که آیا کالاها با هدف فروش آنها با سود خریداری شده اند یا اینکه آنها برای مصرف/استفاده در تجارت خریداری شده اند. در حال حاضر ، فرض کنیم که آندره کالا را برای فروش مجدد خریداری کرده است. این بدان معناست که اکنون می توانیم دو حساب را که در آن ورودی ها ساخته می شود ، شناسایی کنیم:

  • کالاهای فروش مجدد (یا "خریدها" همانطور که بیشتر برای توصیف این حساب استفاده می شود) ، و
  • قابل پرداخت

مرحله بعدی تصمیم گیری در مورد کدام حساب دارای بدهی است و ورود به اعتبار را در چه مواردی خواهد داشت. یکی از راه های انجام این کار استفاده از کمک حافظه است. از حروف مورد نظر بالا استفاده شده است زیرا این کلمه خود کمک است-افزایش دارایی.

این کمک به ما یادآوری می کند که اگر یک دارایی افزایش یافته باشد ، نیاز به ورود بدهی لازم است. این کمک را می توان با تغییر یک عنصر در آن در یک زمان به حالت مخالف گسترش داد و منجر به ورودی مخالف شد:

رازهاي معامله گران موفق...
ما را در سایت رازهاي معامله گران موفق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سید مهدی موسوی بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1402 ساعت: 0:07